داریم به کرونا عادت می‌کنیم. و با وجود تمام تغییراتی که شرایط تازه بر سبک زندگی‌مان ایجاد کرده‌است، به تسامح می‌توان گفت که نوع دیگری از زندگی عادی را شروع کرده‌ایم. اما عادی شدن برخی مقولات ممکن است با آسیب‌هایی همراه باشد که نتیجه آن را در دراز مدت شاهد باشیم. یکی از این موارد حذف شدن پدر از آموزش آنلاین است.

من به تازگی به ادبیات جاری آموزش آنلاین پسر کلاس اولی‌ام توجه بیشتری کرده‌ام. او این شانس را داشت که در یک مدرسه خوب، که تا الان از پس آموزش آنلاین به خوبی برآمده است درس بخواند. و از آن مهم‌تر مربی خلاق و کاربلد و باحوصله‌ای داشته باشد که آدم پنج‌شنبه و جمعه هم دلتنگش شود.

روز اولی که با مدیر خلاق و شنوای مدرسه جلسه مصاحبه داشتیم، او با هر دو ما، هم پدر و هم مادر صحبت کرد. ما را شنید و برنامه مدرسه را برای چند مدل پیش‌بینی شده بیان کرد و خواست با مدرسه همراه باشیم.

اما بعد همه چیز تغییر کرد. مادر‌ها خیلی زود در یک گروه به نام مامان‌ها عضو شدند و تیم آموزشی از ما خواست که کلاس آنلاین را از دور مدیریت کنیم، بر ساعت خواب بچه‌ها نظارت داشته باشیم، درس ریاضی را این‌طور پیش برویم، درس فارسی و نگارش را آن‌طور، دفتر آبی که برای تکالیف در نظر گرفته شده بود چنین کنیم، دفتر نارنجی که برای نوشتن املاء مشخص شده بود چنان کنیم، فعالیت کلاس علوم را این‌طور پیش برویم و الی آخر.

ادبیات کلاس هم این‌طور بود که مربی می‌نوشت/می‌نویسد: مادرهای عزیز! خسته نباشید. از همراهی شما ممنونم. لطفا . .

اما تیر نهایی وقتی در ذهنم زده شد که دیدم دومین جلسه آنلاین والدین هم با حضور مربیان مدرسه برگزار شد و هیچ پدری در جمع ما نبود. مادرها گزارش دادند، تشکر کردند و یاد گرفتند که بقیه درس‌ها را تا ماه آینده چطور پیش بروند و از چه مهارت‌هایی برای آموزش بهتر استفاده کنند. کارگاه‌های آموزشی هم گذاشته شد و می‌شود،  اما بعید می‌دانم هیچ پدری نیم ساعت از این کارگاه‌ها را شرکت کرده باشد.

چه اتفاقی برای پدرها افتاده بود؟ آن‌ها به کدام جزیره دور افتاده‌ رفته بودند که در مهم‌ترین چالش یک خانه بچه‌ مدرسه‌ای‌دار حضور نداشتند؟

با این‌که من همسر بسیار همراهی دارم و هم‌پای من، در کنار بچه‌ها حضور دارد، اما وقتی وضعیت امسال را با سال پیش (وقتی هنوز مدارس تعطیل نشده بود) مقایسه می‌کنم، به نتایج قابل توجهی می‌رسم. ما هر دو هم‌زمان در جلسه اولیا و مربیان شرکت می‌کردیم و باید هرکدام جداگانه ساعت حضورمان را در برگه جلسه می‌نوشتیم و امضا می‌کردیم.

می‌بایست هر دو در جلسه‌های مهارت افزایی شرکت می‌کردیم و تازه برخی از این جلسات صرفا برای پدرها تعریف شده بود. در روزهایی که به روز کارنما و گزارش فعالیت‌های دانش‌آموز اختصاص داشت، هر دو همراه فرزندمان در مدرسه حاضر می‌شدیم. و علاوه بر این‌ صبح‌ها پدر بود که پسر را تا مدرسه همراهی می‌کرد و اگر لازم بود با مربی‌ها صحبت می‌کرد. و عصر و شب به شنیدن گزارش‌های آن‌چه در مدرسه اتفاق افتاده بود می‌گذشت. جدای از این‌ها شبکه‌ای مجازی از پدرها هم شکل گرفته بود که در آن با هم ارتباط داشتند و دوستی‌هایی هم شکل گرفته بود.

می‌دانم که روش‌های دو مدرسه با هم فرق دارد. فرهنگ پدری در دو شهر هم با هم متفاوت است. اما بعید می‌دانم با مجازی شدن آموزش، پدر جز در نقش فراهم کردن ابزار آموزشی نقش دیگری داشته باشد. و تازه بخش زیادی از این ابزار را هم دانش‌آموز و مادر با هم شریک هستند. او از گوشی و لب‌تاب و هندزفری مادر استفاده می‌کند و گالری موبایل مادر پر است از تصاویر فعالیت‌های کلاسی دانش‌آموز، اسکرین‌ شات‌های تصاویری برای ساده کردن آموزش یا جستجوهای علوم، استیکرهای عجیب و غریب، اثر انگشت و زخم‌های دیگر گوشی، تغییر عکس پروفایل به عکس دانش‌آموز، مامان چقدر پیام برات میاد وقتی من در کلاس هستم و . . مگر نه این‌که بسیاری از پدرها به وضعیت کاری ثابت خود بازگشته‌اند؟ و مگر نه این‌که مسوولیت مادرها با آنلاین شدن مدرسه و شرایط قرنطینه خانگی بسیار بیشتر از قبل شده است؟

چه اتفاقی در حال وقوع است که بر سهم مادر در آموزش آنلاین، گاه بیش از توان او، می‌افزاید و از سهم پدر در این فرایند رشد می‌کاهد؟

آیا با فرض حذف پدر از آموزش آنلاین، نباید شاهد پیامدهایی همچون ارتباط کم‌رنگ پدر و فرزند دانش‌آموزش، دوری پدر از تکنیک‌ها و مهارت‌های پیشرفته‌ای که دانش‌آموز در روند آموزش استفاده می‌کند و در نتیجه شکاف بیشتر بین این‌دو، بی‌اطلاع شدن پدر از آن‌چه ورای آموزش برای فرزندش در حال جریان است مانند شبکه هم‌سالان، خستگی همسر به سبب مسوولیت‌های زیادی که ایفا می‌کند و وما با یک شاخه گل هم جبران نمی‌شود و . باشیم؟

من به سهم خودم ایده‌هایی برای بازسازی این رابطه پدر و فرزندی و اگر تا کنون صدمه‌ای ندیده است، تقویت آن دارم. شاید به واسطه این فعالیت‌ها مادر هم بتواند زمان کوتاهی از فرزندانش فاصله بگیرد و زمانی را برای خود داشته باشد.

اولین پیشنهادم کتاب‌خوانی است. و می‌توانید اولین لیست پیشنهادی‌ام برای پدرانی که فرزند هنوز بی‌سواد یا نوسواد دارند را مشاهده کنید. و پیشنهاد بعدی‌ام فکر کردن است، به این سوال که چقدر زمان مفید با فرزندتان می‌گذرانید و چطور می‌توانید این زمان را غنی‌تر کنید؟

 

 

کتاب‌ها و بازی‌های مناسب برای کلاس اولی‌ها

کتاب‌هایی برای قصه‌گویی باباها به انتخاب یک مامان (ویرایش اول)

خالی شدن آموزش آنلاین از پدری

هم ,پدر ,مدرسه ,آموزش ,آنلاین ,مادر ,با هم ,آموزش آنلاین ,پدر از ,از این ,هر دو

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

. . . world of games نگاه کوهستان میم باید بود آب گوارایی برای نوجوان (مآءً فُرَاتاً) شهر علم مرجع دانستنی های زناشویی و خانواده کارتریج ایرانی ژوبین 流光飛逝